روز ۲۲ مهر ماه برای همیشه در تاریخ ایران با دو رویداد بزرگ پیوند دارد. نخستین رویداد زادروز فرخنده علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی در ۲۲ مهر ماه ۱۳۱۷ خورشیدی برابر با ۱۴ اکتبر ۱۹۳۸ میلادی در تهران است و دیگر رویداد، در چنین روزی بود که کشور ایران در ۲۲ مهر ماه ۲۵۳۰ شاهنشاهی برگه تازهای به کتاب تاریخ و فرهنگ و تمدن کشور و ملت ایران افزود. امروز این روز بزرگ را به یادآوریم و به علیاحضرت زادروز فرخندهاشان را تهنیت بگوییم. ما ایرانیان سرافراز از تاریخ خود هستیم. ما ایرانیان سرافراز از علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی هستیم که یادواره همه این رویدادهای شکوهمند ایران را تا به امروز برای ما ملت ایران زنده و پایدار نگاه داشتهاند. علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی نماد ایرانی هستند که از سراسر دنیا سران کشورها در آن ایران میهمان بودند و ما ایرانیان در سراسر دنیا گرامی و با احترام بودیم. سایه فرخنده علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی همواره بر سر همه ایرانیان باد.
دومین رویداد در ۲۲ مهر ماه میهمانی رسمی به سرافرازی ورود بیش از هفتاد تن از سران دیگر کشورها پادشاهان، پرزیدنتها به ایران، در ارج نهادن به کوروش بزرگ و ۲۵۰۰ سال بنیانگزاری شاهنشاهی ایران زمین بود. هیچگاه تا این زمان، و تا به امروز، چنین پذیرایی رسمی از پادشاهان و پرزیدنتها و سران کشورها از شمال به جنوب و از شرق به غرب کره زمین در ایران رخ نداده است. چنین دیدار رسمی نه تنها دیگر در ایران روی نداده است بلکه در سراسر گیتی نیز دیگر پیش نیامده است. جشنهای دوهزار و پانسد سال بنیانگزاری شاهنشاهی ایران، سرافرازی هر ایرانی که بداند از تبار جمشید است و نه از تبار تازی و مغول،
ورود پادشاهان و رییس جمهورها به فرودگاه شیراز ۲۱ مهر ماه ۱۳۵۰
در روز ۲۱ مهر ماه هر پانزده دقیقه یکی از سران کشورها با هواپیمای ویژهاش بر روی فرودگاه شیراز مینشست. والاحضرت شاهپورها و یا هیات دولت در پای پلکان هواپیما خوشآمد میگفتند. سپس هر یک از سران و بزرگان کشورها با خودرویی که از سوی گارد شاهنشاهی همراهی میشد به تختجمشید میآمدند و اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران و علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی از آنان پیشباز رسمی مینمودند. شاهنشاه میفرمودند: “به نام شهبانو و خودم به مناسبت ورود به ایران برای شرکت در جشنهای ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران به شما خوشآمد میگویم.” سپس میهمان به همراه شاهنشاه برای شنیدن سرود ملی کشورش که از سوی گارد شاهنشاهی نواخته میشد، بر سکویی میایستادند. سرگرد کریم شمس افسر گارد شاهنشاهی نام و نشان هر یک از سران و بزرگان را با سدایی رسا میگفت و از آنها درخواست میکرد تا از “گارد احترام” بازدید نمایند.
پس از نیمروز بازدید از تخت جمشید برنامهریزی شده بود و شاهان و رییس جمهورها و بزرگان کشورها شگفتزده از فر و شکوه تخت جمشید در کنار یکدیگر این میراث تمدن و فرهنگ جهانی را از نزدیک دیدند و به بزرگی و کهن سالی ایران و مردم نژاده ایران پی بردند.
برای ماندن هر یک از سران کشورها چادری برپا شده بود. پذیرایی رسمی در چادری به درازای ۶۸ متر و پهنای ۲۴ متر که در میان اردوگاه قرارداشت برگزار شد. مردان و زنانی که هیچگاه به سبب کینگ یا پرزیدنت بودن و یا اختلافهای سیاسی نمیتوانستند یکدیگر را رو در رو ببینند، در تخت جمشید در سایه کوروش بزرگ کنار هم نشستند و با یکدیگر گفتگو کردند و شکوه و بزرگی ایران را ستودند. با این جشن نشان داده شد که فرهنگ و تمدن ایران از کهنترین فرهنگهای گیتی است و پایه و سرچشمه بسیاری از فرهنگیها و دینهایی است .
پذیرایی رسمی از میهمانان ۲۲ مهر ماه ۱۳۵۰ زادروز علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی
شامگاهان از سوی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران و علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی مهمانی رسمی در تخت جمشید به سرافرازی ورود پادشاهان، رییس جمهورها، سران و نمایندگان بلندپایه همه کشورهایی که در جشن ۲۵۰۰ سال بنیانگداری شاهنشاهی ایران شرکت کردند، داده شد. این جشن در روز ۲۲ مهر ماه زادروز فرخنده علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی برگزار شد، روزی که “ایران کهنتر از تاریخ” با همه ملتهای گیتی و سران آنان جشن گرفته شد. شاهنشاه در بیانات خود بر سر میز شام فرمودند:[۱]
- خانمها و آقایان
- از طرف شهبانو و خودم، و به نام ملت ایران، مقدم همه شما را به عنوان گرامیترین میهمانان کشور ما در این هنگام که ملت ایران دوهزاروپانصدمین سال بنیانگذاری وحدت ملی و شاهنشاهی خود را جشن میگیرد، شادباش میگویم، و اجتماع کنونی شخصیتهای بزرگ جهانی را در تخت جمشید، زادگاه تاریخی این شاهنشاهی کهن، به فال نیک میگیرم، زیرا احساس من این است که در جمع امشب ما، تاریخ گذشته با واقعیتهای امروز پیوند خوردهاست و چنین پیوندی که بر اساس تفاهم و دوستی تکیه دارد، طبعاً شایسته آن است که به فال نیک گرفته شود.
- اگر ما با اشتیاق کامل از شما دوستان عالیقدر خویش برای شرکت در بزرگترین جشن تاریخ خود دعوت کردیم، به این جهت بود که موضوع این دعوت را شایسته آن میدانستیم که شما رنج این سفر را بر خود هموار کنید، زیرا این جشن قبل از هر چیز، بزرگداشت فرهنگی کهن است که به تمام عالم بشریت تعلق دارد. در واقع شما امشب بیش از آنکه میهمان ما باشید، میهمان میزبانی هستید که «تاریخ» نام دارد.
- ما امشب در چند قدمی بنای با عظمت تخت جمشید به دور هم گرد آمدهایم که ستونهای خاموش آن شاهد گذشت بیستوپنج قرن با همه رنجها و شادیهای آن بودهاند. همه میدانیم که این بنا روزگاری مرکز ثقل جهان بود، ولی این خاطرهای است که امروز دیگر تنها به تاریخ تعلق دارد. آنچه اکنون برای ما بسیار مهمتر از این جنبه تاریخی و سیاسی است، این است که این بنا، مرکز حکومتی بود که از نظر فکری بر اساس میراث معنوی کوروش کبیر، یعنی بر پایه احترام به فرد و به حقوق بشر بنیاد نهاده شده بود، و این همان اصلی است که تمام فرهنگ ایرانی بر آن پایهریزی شدهاست.
- وقتی که از دیدگاه تاریخ نگاه کنیم، خوب میتوانیم احساس کنیم که در طول این چند هزار سال هر یک از ملتهای جهان چه ماجراهای شگرف را در پشت سر گذاشته و چه اندازه در راه دشوار و پر مخاطرهای که بشریت در پیش داشته، رنج برده و قربانی دادهاند. با این همه برای ما به عنوان فرزندان جامعه انسانی، توجه به این حقیقت مایه سربلندی است که بشریت در تمام این تلاشها و دشواریها، در تمام این راهی که طبق اصطلاح معروف قسمت اعظم آن از میان اشک و خون گذشته است، رسالت بزرگ خویش را در راه نیل به کمال مادی و معنوی از یاد نبرده و در این راه از همه آزمایشها سربلند بیرون آمده است، زیرا در تمام این کشاکش، به آن بارقه نبوغی که از آغاز در نهاد نوع آدمی سرشته شده، از تمام عوامل نیرومندی که در برابر او صفآرایی کرده بودند، تواناتر و قاطعتر بودهاست. این همان بارقه نبوغی است که به انسان که در آغاز یکی از انواع بیشمار موجودات روی زمین بیش نبوده، امکان آن دادهاست که امروز حتی پا از زمین بیرون گذارد و راه بیکران کائنات را به روی خویش بگشاید. توجه به این واقعیت غرورانگیز کافی است که مسئولیت و وظیفه همه مردم نیکاندیش جهان را برای ما روشن کند، و من تردید ندارم که جمع امشب ما، جمع مردم نیکاندیش است، زیرا این کاملاً منطقی و بدیهی است که هیچ رییس کشوری نمیتواند آرزویی جز پیشرفت روزافزون مادی و معنوی افراد ملت خود داشته باشد. فقط میباید امید داشت که همه این آرزوها به صورتی هماهنگ با یکدیگر و مکمل همدیگر تحقق یابند تا نتیجه نهایی نه تنها تأمین سعادت قسمتی از مردم جهان، بلکه تأمین سعادت تمام فرزندان آدمی باشد.
- بدیهی است در این راه هنوز مشکلات بسیاری وجود دارد که غالباً میراث طرز فکر و الزامات گذشته است، ولی امیدوار باشیم که جامعه انسانی همچنان که از تمام آزمایشهای گذشته پیروز بیرون آمده، این آزمایش نهایی را که بزرگترین و در عین حال ثمربخشترین همه آنها است نیز با پیروزی در پشت سر خواهد گذاشت.
- همه ما میدانیم که هنوز جامعه بشری ما با دشواریهای بسیار دست به گریبان است. میدانیم که قسمت بزرگی از مردم جهان همچنان از فقر، جهل، گرسنگی و از تبعیضات گوناگون رنج میبرند و هر روز نیز در گوشه و کنار جهان صدای گلولهها را میشنویم و با مظاهر مختلف خشونت و کینهتوزی روبهرو میشویم. با این همه این را نیز میدانیم که اگر جامعه بشری تاکنون موفق به از میان بردن این نابسامانیها و رفع این تبعیضات نشده به هیچ وجه نباید مایوس شویم زیرا رسالت ابدی و تغییرناپذیر بشریت سیر دایم به سوی کمال است و هر یک از ما برای آنکه در مسیر صحیح انجام این رسالت قدم برداریم، میباید بکوشیم تا در حدود امکانات و شرایط خود، دنیا را برای جامعه بشری به صورت یک دنیای محبت و صلح و دوستی درآوریم. دنیایی که در آن هر فرد آدمی بتواند در محیطی امن و فارغ از ترس و نگرانی، از حد اکثر مواهب دانش و تمدن برخوردار شود.
- مسلما به هیچ یک از مهمانان عالیقدر خودم نکته تازهای نگفتهام اگر بگویم که جامعه امروزی بشر قبل از هر چیز از مسئولان اداره امور جهان، از تمام آنهایی که سهمی در اداره سرنوشت ملتها دارند توجه به همین واقعیت را انتظار دارد، همه مردم جهان از هر نژاد و هر کشور و هر طبقه اجتماعی در این خواسته شریکند که در دنیایی دور از دغدغه و اضطراب و دور از خطر دائمی نابودی نوع بشر به سر کنند، و همه آروز دارند که حاصل کار آنها در دنیای دلخواه ایشان تنها در راه تأمین زندگانی بهتر و باز هم بهتری برای آنها به کار افتد.
- دو هزار و پانصد سال پیش، یکی از فرزندان این سرزمین، کوروش هخامنشی که به همان اندازه که متعلق به ملت ما است متعلق به تاریخ و عالم بشریت است، کوشید تا با ایجاد تحولی اساسی در اصول حکومتی بیرحمانه جهان آن روز، و با بنیانگذاری شیوه حکومتی تازهای بر اساس احترام به حقوق و معتقدات افراد، صفحه تازهای را در تاریخ بگشاید. بسیار رهبران و متفکران و نیک اندیشان دیگر بعد از او به همین راهی رفتند که سیر تحول مستمر جامعه بشری به سوی کمال، حاصل آن است. آرزو کنیم که با همفکری و همگامی همه نیک اندیشان جهان، بار دیگر در عصر ما تاریخ ورق بخورد و صفحه تازهای گشوده شود که در آن دیگر اثری از تاریکیها، از فقر و جهل و بیماری و گرسنگی، از تبعیضها و از بی عدالتیها نباشد، آرزو کنیم که فرزندان ما برای همیشه در جهانی فارغ از بیم و اضطراب بسر برند و در دیدگاه زندگی خویش چیزی بجز روشنایی و امید نداشته باشند.
- برای یکایک از شما اعلیحضرتان، روسای محترم و جمهوری، والاحضرتان، عالیجنابان، خانمها و آقایان که به نشان هم بستگی محبت آمیز خود با ملت ایران و با احترام به فرهنگ کهن آن در این جمع تاریخی حضور یافتهاید، و برای همه رهبران و مسئولان دیگر جهان در این راه آرزوی موفقیت میکنم، و با این آرزو جام خود را به سلامتی و شادکامی یکایک شما و با امید رفاه و ترقی روزافزون همه ملتهای شما مینوشم.
پس از سخنان شاهنشاه هایله سلاسی امپراتور اتیوپی کهن سالترین میهمان به نمایندگی از همه سران دیگر کشورها در پاسخ به بیانات شاهنشاه چنین گفت:
- اعلیحضرتا،
- رهبران عالیقدر، عالیجنابان، خانمها و آقایان
- این مراسم که مظهر شکوه و عظمت بسیار است و دارای معنی و مفاهیم چندانی است که مطمئنا برای هر یک از میهمانان عالیقدر احساسات متفاوت برانگیخته است. بنابراین در ارزشیابی اهمیت و معنای و این مراسم من نمیتوانم از جانب همه سران عالیقدر کشوها و شخصیتهای بارزی که در این ضیافت شرکت فرمودهاند صحبت کنم. با این همه تصور میکنم این احساس همه ما باشد که خود را بسیار مفتخر میدانیم که در این ایام پرافتخار در جشن اعلیحضرتین و ملت پرافتخار ایران شرکت کردهایم.
- تردید نیست که رهبران و نمایندگان عالیقدر دولتهای مختلف جهان در مراسم بزرگداشت یک حادثه مهم و بی مانند شرکت کردهاند. ملتی که در درازای تاریخ کهن و فرهنگ خود اکنون موقع استواری یافته است. اکنون مکث کرده و به گذشته خود و به راه درازی که در ۲۵ قرن پیموده مینگرد و نیز راهی را که از این پس در پیش دارد بررسی میکند. چشم انداز در هر دو جهت چشم گیر و خیال انگیز است.
- ایران مهد تمدن است. چه، در این سرزمین است که انسان برای نخستین بار به کشت و زرع پرداخت و نیز آموخت که چگونه کلماتی را که ادا میکند بنویسد. در این سرزمین نه تنها نخستین جامعه ثابت بشری تکوین یافت بلکه در خاک ایران بود که نخستین بنیان حکومت متشکل و یک سیستم اداری پیشرفته پی ریزی شد.
- حکومتی که فرهنگها و مذاهب مختلف را دربر می گرفتگرچه چشم انداز گذشته چشم گیر و خیال انگیز است دورنمای آینده ایران نیز به همان اندازه جالب است زیرا تحت رهبری خردمندانه و روشن بینانه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی، ایران به یک تجدید حیات و رنسانس مادی و معنوی دست یافته است و البته این تنها رنسانس ایران نیست. تاریخ این کشور در واقع رنسانسهای پی در پی است ولی تحولی که اکنون در ایران با اعلام برنامه اصلاحات دوازده مادهای اعلیحضرت در سال هزار و نهسد و شصت و سه آغاز شد بی تردید بزرگترین رنسانس تاریخ این کشور به شمار میرود و این واقعیتی است که برنامه اصلاحات شما سرمشقی برای سایر کشورهای جهان به شمار میرود.
- در ده سال گذشته؛ ایران نو به نحو کم سابقهای از عهده حل مسایل توسعه و عمران اقتصادی و اجتماعی برآمده و در این زمینه توفیق یافته است. ایران که اکنون از رشد اقتصادی بسیار برخوردار است، به سرعت به صورت یک کشور مدرن صنعتی در میآید که در آن مردم از رفاه بیشتر و عدالت اجتماعی بهره مندند.
- اعلیحضرتا،
- ما شاهد این واقعیت بودهایم که این مراسم تنها مراسم جشن و شادمانی نیست گرچه ایران بیش از هر کشور دیگری حق دارد که تاریخ کهن و پرافتخار خود را جشن بگیرد آنچه مهمتر است مقاصد عالی تری است که این مراسم برای آن برپاشده است و این مقاصد عالی از هر جهت برای سایر مردم جهان نیز مانند ملت ایران حائز اهمیت است. این مراسم در عین حال که برای مردم ایران اهمیت وحدت و تاریخ تمدن آنها را تاکید میکند برای سایر مردم جهان نیز یادآور اهمیت اتحاد و همبستگی تمدنها و فرهنگ هاست.
- ایران که میان شرق و غرب قراردارد در درازای قرنها سه وظیفه تاریخی را انجام داده که عبارتند از توسعه فرهنگ خود، گرفتن تمدن و فرهنگ دیگران و اختلاط و درآمیختن فرهنگهای مختلف، امپراطوری ایران زمانی از کرانه نیل تا دره سند گسترده بود و در این پهنه وسیع تمدنهای مختلف شکوفان شدند و این تمدنها به سور متقابل و مسالمت آمیز و نه با اعمال زور و تحمیل بر یکدیگر اثر نهادند. از آنجا که شالوده این امپراطوری پهناور بر اساس حقوق و مسئولیتهای مدنی استوار بود، مدتی بس دراز دوام کرد. برای اکثر مردمی که در این پهنه به سر میبردند زبان پارسی، زبان داد و ستدهای بازرگانی بود. گذشته از این تمدنهای یونانی و رومی که اکنون آنها را پیشاهنگ تمدن غرب و شرق میدانند، دِین بسیاری به ایران دارند. رویدادهای این چند روز نشان داد که ملتها چگونه میتوانند با تاریخ خود رفتارکنند و از این راه نیز درس ارزندهای به سایر ملتها داده است. در دوران گذشته و دوران کنونی از تاریخ به عنوان وسیلهای برای برانگیختن احساس افتخار و غرور دروغین ناسیونالیزم کوته بینانه و احساسات خطرناک برتری استفاده شده است.
- موارد بی شماری در این زمینه در دست است که نشان میدهند رهبران ملتها به تاریخ روی آوردهاند که یا از آن به عنوان مخدری برای تجدید خاطرات گذشته و در نتیجه فرار از مسایل موجود استفاده کنند و یا آنکه تاریخ را وسیله آرمانهای زشت تجاوزکاران قراردهند ولی آیینی که اینک در ایران برپا شده نشان میدهد که چگونه میتوان از تاریخ به نحو مثبت استفاده کرد یعنی نه به منظور بزرگ جلوه دادن افتخارهای دروغین و نه برای خشنود ساختن احساسات خودخواهانه بلکه برای بازیافتن نیروی تازه و تجدید حیات. از این روست که در این آیین به همان اندازه که روی گذشتههای تاکیدشده، آینده نیز مورد تاکید قرارگرفته است، این روزها در واقع در سراسر کشور روزهای شکرگزاری برای ارزشها و هم چنین طرح برنامههای تازه در جهت توسعه و عمران بوده است.
- آیین بزرگداشت شاهنشاهی ایران درس دیگری به مردم ایران میدهد. تاریخ کهن و پرافتخار ایران پندارهای نادرستی را که درباره تاریخ وجود داشته و بدون بررسی دقیق علمی پدیرفته شد تصحیح میکند چون بیشتر این وسوسه پیش میآید که ملتها را در عصر تکنولوژی امروز یعنی عصری که بیش از دویست سال پیشینه ندارد برپایه آنچه به دست آوردهاند و یا شکستهایی که خوردهاند قضاوت کنند. این دیدگاه کوتاه بینانه درگذشتههای نزدیک و حتی امروز نیز موجب پندارهای نادرستی درباره برتریهای نژادی شده و میشود. بدین روی با نشان دادن این واقعیت که تاریخ روزگاران کهن به مراتب بیش از تاریخچه تحولات دویست سال اخیر فراز و نشیب داشته ایران میتواند در این ایام پیام دیگری به مردم جهان بدهد و اینها است که تمام جهان به اعلیحضرتین و مردم ایران در تاکید و بزرگداشت وحدت و تداوم تاریخ فرهنگ وتمدن ایران ملحق شوند.
- آیینی که از سوی یونسکو و نیز کمیتههای بزرگداشت شاهنشاهی ایران در کشورهای گوناگون برگزار میشود در واقع بیان کننده سپاسگزاری جهان در برابر دینی است که نسبت به ایران دارد.
- اعلیحضرتا،
- این آیین برای بزرگداشت بنیانگذاری شاهنشاهی ایران به دست کوروش در دو هزار و پانسد سال پیش برپاشده ولی همه میدانند که تاریخ ایران پیشینهای کهن تر از این دارد، ولی تاریخ امپراتوری شما که اکنون نه تنها بر آن سلطنت میکنید بلکه مردم آن را با خردمندی و علاقه و فداکاری بسیار به سوی تجدید حیات و بازیافت نیروی تازه رهبری میکنید، از زمان کوروش کبیر آغاز شد. این شخصیت بزرگ تاریخ قدیم برخلاف حکمرانان همزمان خود به دادگستری، خوش منشی با مردم و شایستگی و کاردانی آوازه یافته است.
- یاد کوروش به ویژه به سبب منشور آزادی که به ملتهای تابع خود داد فراموش ناشدنی است منشوری که امروز به عنوان پیشاهنگ اعلامیه حقوق بشر مورد ستایش همه جهانیان قرارگرفته است.
- اعلیحضرتا،
- هم چنانکه اندیشهها و کردار این بنیانگذار بزرگ امپراتوری ایران الهام بخش آن اعلیحضرت در رهبری مردم ایران بوده این نکته نیز گمان پذیر نیست که اعلیحضرت شاهنشاه ایران مانند بنیانگذار این شاهنشاهی جایگاهی برجسته در تاریخ به سبب کوششهایی که برای زندگی بخشیدن دوباره به ایران و نیز رویارویی با مسایل و دشواریهای دنیای نو کردهاند خواهند یافت.
پس از پذیرایی رسمی، همه میهمانان به تخت جمشید رفتند و برنامه نور و سدا اجرا شد و تاریخ کهن ایران برای سران کشورها با تکنیک مدرن نشان داده شد. سپس برنامه با آتش بازی خیره کنندهایی به پایان رسید و شاهنشاه و شهبانو پیشاپیش همه شاهان و رییس جمهورها به سوی چادر پذیرایی به راه افتادند. چشم اندازی که دل هر ایرانی را از سرافرازی میفشارد و هیچ ایرانی نمیتواند جلوی ریزش اشک خود را بگیرد، نزدیک به یک کیلومتر تا چادرها، همه میهمانان شگفت زده از بزرگی و شکوه ایران و نژاده بودن ایرانیان، پشت سر شاهنشاه نیک اندیش این سرزمین کهن به راه افتادند. چه سرافرازی دارد ایرانی بودن با بیش از هفت هزار سال تاریخ نوشته شده با سند و ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی پیشاهنگ فرهنگ و تمدن در سراسر گیتی بودن.