در پی تشدید بحران انتشار شتابان ویروس کرونا در ایران، دولت این کشور که اقتصاد آن با تداوم تحریمهای آمریکا به شدت آسیب پذیر شده و توانایی مقابله با بیماری مهلک کرونا را ندارد، از صندوق بین المللی پول درخواست ۵ میلیارد دلار وام کرده است. در همین حال، کمپین بین المللی از سوی رهبران و مقامات بلند پایه سیاسی جهان راه اندازی شده است که هدف از آن اعمال فشار علیه دولت آمریکا است تا به منظور توانمند سازی ایران برای مقابله با شیوع ویروس کرونا، تحریمها را متوقف کند. در این کمپین، آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه، مقامات دولت بریتانیا و نمایندگان دموکرات در مجلس سنا به رهبری برنی سندرز، نامزد انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده شرکت دارند.
اما به رغم تمامی فشارها، دولت آمریکا نه تنها حاضر به لغو و کاهش تحریم ها علیه ایران نشده، بلکه سعی دارد صندوق بین المللی پول را تحت فشار قرار دهد تا از پرداخت وام به ایران خودداری کند. افزون بر آن، واشنگتن تلاش می کند از فعال شدن سازوکار مالی اینستکس جلوگیری کند. در مقابل برخی از کشورهای غربی و روسیه هشدارهای آمریکا را نادیده گرفته و تصمیم گرفتند برای نجات ایران از بحران کنونی، سازوکار مالی اینستکس را به اجرا در آورند.
از جانب دیگر، بر اساس اطلاعات منتشر شده از سوی بانک مرکزی ایران در اواخر سال ۲۰۱۹، بدهیهای خارجی تهران به حدود ۹ میلیارد و ۵۳ میلیون دلار رسیده است و ایران متعهد است در هر سال مبلغ یک میلیارد و پانصد میلیون دلار از این وام را پرداخت کند. اما به صراحت می توان گفت که با توجه به حجم بزرگ اقتصاد ایران و ثروت های هنگفت طبیعی که این کشور در اختیار دارد، وام خارجی یاد شده به هیچ صورتی قابل نگرانی نیست. به ویژه این که به رغم تحریم های اعمال شده از سوی ایالات متحده، بانک مرکزی ایران توانسته است حدود ۳۹ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار برای واردات فراهم کند.
در همین حال، تصمیم درخواست وام از صندوق بین المللی پول در داخل ایران نیز با انتقادات زیادی رو به رو شده است و بسیاری از کارشناسان اقتصادی بدین باورند که تا هنوز گزینه های دیگری وجود دارد که می تواند در رفع چالش های مالی کنونی موثر باشد، بنابر این، درخواست وام از صندوق بین المللی پول بایستی آخرین گزینه دولت برای مقابله با دشواری های اقتصادی کنونی می بود. اما به نظر می رسد که دولت ایران در تصمیم گیری برای درخواست وام از صندوق بین المللی پول ناگزیر بوده است و گزینه هایی را که کارشناسان اقتصادی یاد می کنند نیز مد نظر داشته است.
البته دولت ایران در حال حاضر با چالش های سخت اقتصادی رو به روست، زیرا از یک سو پیامدهای ناشی از تحریم های بین المللی و بحران کرونا، دولت را در داخل کشور زیر فشار قرار داده و از سوی دیگر رژیم ایران در سطح منطقه با گزینه های دشوار دیگری مواجه است. به ویژه اینکه تهران بخش عمدهای از درآمدهای مالی خود را صرف حمایت از جناحهای سیاسی و گروههای مسلح در شماری از کشورهای منطقه همچون عراق، سوریه، لبنان، فلسطین، یمن و افغانستان می کند و پرداخت متداوم همین هزینهها، تأثیر منفی بر اوضاع اقتصادی در داخل کشور از خود بر جای می گذارد.
اکنون از آن جا که اقتصاد ایران در سایه تحریمهای آمریکا و چالش شیوع ویروس کرونا، به شدت آسیب پذیر شده است، دولت ایران ممکن است در نتیجهی فشارهای داخلی، ناگزیر به متوقف کردن کمکهای مالی خود به گروه ها و احزاب سیاسی در خارج کشور شود. اما این امر برای پروژه سیاسی ایران در خاورمیانه قابل پذیرش نیست، زیرا به محض متوقف شدن کمکها، ایران نه تنها دستاوردهای خارجی چندین ساله خود را در منطقه از دست میدهد، بلکه پیشرفتهایی را که برای مقابله با آمریکا با هزینههای بسیار کسب کرده است را نیز از دست خواهد داد.
اما در عین حال، تداوم کمکهای مالی به طرفداران رژیم در خارج از کشور، دولت ایران را با چالش های روز افزون داخلی رو به رو می کند، به ویژه اینکه ملت ایران تأثیر منفی این کمکها را بر اقتصاد داخلی کشور می داند و مردم ایران در طول چند سال گذشته در هر فرصتی که فراهم شده است مخالفت خود را با کمک به احزاب سیاسی و گروههای مسلح وفادار به تهران در منطقه ابراز داشتهاند. البته دولت ایران در طول هشت سال گذشته حدود ۴۰ میلیارد دلار برای حمایت از رژیم بشار اسد در سوریه هزینه کرده است، افزون بر آنکه ایران همه ساله حدود ۲ میلیارد دلار به عنوان کمک به سازمان حزب الله لبنان، گروههای مسلح فلسطینی، شبه نظامیان عراقی و پیکار جویان حوثی در یمن پرداخت می کند.
اما به رغم همهی چالش ها و فشارهای داخلی و خارجی، بعید به نظر می رسد که دولت ایران در صدد تغییر سیاست خارجی خود در منطقه باشد و از تلاش های بسیار و پرهزینهای که طی چند ساله گذشته برای تثبیت خود به عنوان یک قدرت منطقه ای انجام داده است چشم پوشی کند. در عین حال، دولت ایران نمی تواند افزایش فشارهای داخلی و وخامت رو به گسترش اوضاع اقتصادی را نادیده گیرد، زیرا تداوم وضعیت کنونی می تواند باعث تشدید خشم مردم علیه دولت شود و رفته رفته کار به جایی برسد که کنترل اوضاع داخلی از دست دولت خارج شود.
بنابر این، ممکن است پس از این که تمام ترفندهای سیاسی نتوانست این کشور را از چالش تحریم ها و انزوای بین المللی نجات دهد، تهران برای مدیریت بحران، روش سیاسی جدیدی را در پیش گیرد، به ویژه اینکه پس از فراگیر شدن بحران اپیدمی کرونا، جهان نیز در آستانه ورود به عصر جدیدی است که نظامهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آن تفاوت بسیاری با وضعیت کنونی خواهد داشت.
